ماشين حساب را بگذاريد كنار و اعمال رياضي را با راه هاي ابتكاري انجام دهيد و از اين كار لذت ببريد! /
http://www.hamshahrionline.ir/newspaper-arch/vijenam/javan/1385/850528/007389.jpg
محمد كياسالار
مي گويند ذهن آدم مثل عضلاتش عاشق ورزش است و همان طور كه هر چه بيشتر از عضلاتتان كار بكشيد ورزيده تر مي شوند، از ذهنتان هم هر چه بيشتر كار بكشيد حاضر به يراق تر مي شود و چالاك تر. اين را اگر مفروض بگيريد، آن وقت حرف هاي مارتين گاردنر توجيه دارد: دوستي با اعداد باعث مي شود ماشين حساب را بگذاريد كنار و مثلا حاصل ضرب دو عدد سه رقمي را از چهار پنج راه ابتكاري و غيرمعمول حساب كنيد و از اين كار لذت ببريد! حداقل فايده اش اين است كه ذهنتان ورزيده تر مي شود. قبول نداريد؟
يك جمع و تفريق ساده، نيازي به ماشين حساب ندارد. اما بيشترمان در زندگي ماشيني امروز، عادت كرده ايم براي هر محاسبة ساده اي متوسل شويم به ماشين حساب. مارتين گاردنر توصيه مي كند لااقل براي مدتي هم كه شده، ماشين حساب را كنار بگذاريد و عجالتا برويد سراغ قلم و كاغذ. او قول مي دهد بعد از مدت كوتاهي كه چند فوت و فن ساده محاسباتي را ياد بگيريد و با اعداد دوست شويد، ذهنتان قلم و كاغذ را هم جواب مي كند و خودش مي شود يكه تاز ميدان. برخي تكنيك هاي ساده اي كه او در شروع كار پيشنهاد مي كند، از اين قرارند:
تكنيك چينش مجدد اعداد
اين تكنيك به شما ياد مي دهد قبل از اين كه شروع كنيد به يك جمع و تفريق ساده، اول نگاهي بيندازيد به صورت مسألة تان و ببينيد آيا مي شود اين كار را ساده تر هم انجام داد يا نه. مثلا فرض كنيد كه قرار است اعداد زير را با هم جمع كنيد:
۱+3+2+5+4+7+6+9+8
يك راهش اين است كه درست همان طوري كه در صورت مسألة تان نوشته شده، شروع كنيد به جمع كردن اعداد از چپ به راست، يعني بگوييد 9+8 مي شود 17و آن هم به علاوه 7 مي شود 24و... همين شيوه را ادامه بدهيد تا برسيد به جواب آخر. اما يك چينش مجدد و البته منظم، كارتان را به مراتب راحت تر مي كند. مثلا مي توانيد بنويسيد:
۵+6+4+7+3+8+2+9+1
در چينش جديد، همان طور كه مي بينيد، از چپ به راست با اعدادي مواجه ايد كه اگر دو به دو با هم جمع شوند، حاصلشان مي شود 10 و اين طوري، فقط يك 5 در انتهاي سمت راست تنها مي ماند. يعني:
۵+10+10+10+10
كه مي شود همان 45.
تكنيك چينش نزولي
يكي از روش هاي چينش اعداد هنگام يك جمع ساده، چينش نزولي است. مثلا فرض كنيد كه قرار است اعداد زير را با هم جمع كنيد:
۱۱۰۰۰۰۰
۲۷۰۰۰۰+
۳۳۰۰۰۰۰+
۳۰۰۰۰+
ـــــــــــــ
اگر چه به همين ترتيب هم مي شود اين اعداد را با هم جمع كرد، اما خيلي ساده تر و كم خطاتر است اگر آن ها را به صورت نزولي زير هم بنويسيد:
۳۳۰۰۰۰۰
۱۱۰۰۰۰۰+
۲۷۰۰۰۰+
۳۰۰۰۰+
ـــــــــــــ
و باز هم ساده تر مي شود، اگر دو عدد بالايي را با هم جمع كنيد (4400000) و دو عدد پاييني را هم با هم (300000) و حالا مجموع اين دو حاصل جمع را حساب كنيد (4700000).
نوعي ديگر
مارتين گاردنر توصيه مي كند گاهي از دوران درس و مدرسه فاصله بگيريم و از خودمان بپرسيم، آيا اين مسألة به جز فلان راه حل مدرسه اي، راه حل ديگري هم دارد؟ مثلا مي گويد: ما هميشه عادت كرده ايم عمل ضرب را از راست به چپ انجام بدهيم. خب، مي توانيم از خودمان بپرسيم: يعني از چپ به راست نمي شود؟ مثلا فرض كنيد:
۸۴۱
۷۴ *
ــــــ
۳۳۶۴
۵۸۸۷+2
ــــــ
۶۲۲۳۴=
او توصيه مي كند همين حاصل ضرب را يك بار هم از چپ به راست امتحان كنيم. مثلا فرض كنيد مي خواهيم 42 را در 29 ضرب كنيم، از چپ به راست:
۴۲
۲۹*
ـــــــــــــ
۴۰*۲۰= 800
۴۰*۹= 360+2
۲*۲۰= 40+2
۲*۹= 18+2
ــــــــــــ
۱۲۱۸=
و حالا برگرديم به همان مثال قبلي:
۸۴۱
۷۴*
ــــــــــــــــ
۸۰۰*۷۰= 56000
۸۰۰*۴= 3200+2
۴۰*۷۰= 2800+2
۴۰*۴= 160+2
۱*۷۰= 70+2
۱*۴= 4+2
ــــــــــــــــ
۶۲۲۳۴=
مارتين گاردنر معتقد است گاهي حداقل فايدة چنين روش هايي اين است كه به كمك آن ها مي توانيم جوابي را كه از روش معمول به دست آورده ايم، چك كنيم.
http://www.hamshahrionline.ir/newspaper-arch/vijenam/javan/1385/850528/007386.jpg
اعداد آشنا
كدام يك به نظرتان ساده تر است: حاصل جمع (79+87) يا حاصل جمع (80+86)؟ احتمالا مي گوييد (80+86). مي دانيد چرا؟ چون به تجربه فهميده ايد وقتي با يك عددي مواجه ايد مثل۸۰ يا 90 و يا هر عدد ديگري كه به صفر ختم مي شود، كارتان در جمع و تفريق آسان تر و بي دردسرتر است. در جمع (80+ 86 ) خيلي سريع مي توانيم توي ذهنمان 80 را با 80 جمع كنيم (160) و 6 تا به اش اضافه كنيم: (166). همان طور كه مي بينيد جمع 87 و 79 هم مي شود همان 166. ولي قضيه اين است كه ما تا آن جا كه مي توانيم، بهتر است توي ذهنمان اعداد را به اعداد آشناتري تبديل كنيم و منظورمان از اعداد آشنا (در اين جا) همان اعدادي است كه به صفر ختم مي شوند. در جمع 87 و 79 كافي است پيش خودتان بگوييد من يك واحد به 79 اضافه مي كنم تا بشود يك عدد آشنا (80) و در ازاي آن يك واحد از 87 كم مي كنم تا آن واحد اضافي جبران شود (مي شود 86) و حالا حاصل جمع را حساب كنيد.
راه ديگرش هم اين است كه از همان ابتدا توي ذهنتان يك واحد به 79 اضافه كنيد تا عددتان آشنا شود (80) و بعدش از حاصل جمع نهايي (يعني 167) يك واحد كم كنيد تا آن واحد اضافي جبران شود و برسيد به جواب مورد نظرتان (166).
اين قاعده در ضرب هم قابل استفاده است. مثلا فرض كنيد كه مي خواهيد 300 را در 70 ضرب كنيد. طبيعتا ساده است. چون هر دو عدد جزو اعداد آشنا هستند (هر دو به صفر ختم شده اند) 3 را در 7 ضرب مي كنيد و سه تا صفر مي گذاريد جلويش، مي شود 21000. اما حالا فرض كنيد كه مي خواهيد 302 را در 69 ضرب كنيد و از راهي به جز راه معمول استفاده كنيد. خيلي ساده مي توانيد هر دو عدد را به اعداد آشنا تبديل كنيد: (2-300) و (1-70):
۳۰۲*۶۹= (2-300) * (1-70)
كه مي شود:
۳۰۰*۷۰= 21000
۳۰۰*(1-1)= 300-0
۲*۷۰= 140+1
۲*(1-1)= 2-2
ــــــــــــــ
۲۰۸۳۸=
اگر چه با هم قرار گذاشته بوديم فقط به اعدادي كه به صفر ختم مي شوند، بگوييم اعداد آشنا؛ اما اعداد ديگري هم هستند كه نسبتا آشنا محسوب مي شوند. مثلا كدام اعداد؟ آن هايي كه بر 100 بخش پذيرند. با اين حساب، عددي مانند 25 يك عدد نسبتا آشناست، چون از تقسيم 100 بر 4 به دست مي آيد. يعني اگر به ما بگويند فلان عدد را در 25 ضرب كن، مي توانيم آن عدد را در 100 ضرب كنيم (دو تا صفر بگذاريم جلوي آن عدد) و بعد، تقسيمش كنيم بر 4. با اين حساب مي شود اسم عددي مانند 75 را هم بگذاريم: آشناي دور؛ خب، به هر حال 75 با 25 آشناست و 25 هم كه خودش نسبتا آشناست، پس مي شود به 75 بگوييم آشناي دور. قبول؟
حالا اگر برگرديم به همان مثال اولمان، يعني: (841*۷۴) مي توانيم 74 را عجالتا تبديل كنيم به 75 كه يك آشناي دور است و بعدا دوباره با 75 تسويه حساب كنيم. مي پرسيد چطور؟ ببينيد:
۸۴۱*۷۵
= 841*۲۵*۳
= 2523*۲۵
= (2523*۱۰۰)÷۴
= 63075
اما لابد يادتان مانده كه اين عدد از ضرب يك واحد اضافي (يعني۷۵ به جاي 74) در 841 به دست آمده، با اين حساب مي توانيم عدد به دست آمده را منهاي 841 كنيم و برسيم به جواب مورد نظرمان:
=841 - 63075
= 62234
از همين روش اعداد آشنا مي توانيم در ضرب و تقسيم هاي سادة ديگر هم استفاده كنيم. مثلا اگر بخواهيم عددي را در 5 ضرب كنيم، ساده تر اين است كه اول آن عدد را در 10 ضرب مي كنيم (يك صفر بگذاريم جلوي آن عدد) و بعدش آن عدد را نصف مي كنيم. مثلا براي محاسبة ذهني 385 * 5 مي توانيم 3850 را در ذهنمان تقسيم بر 2 كنيم كه مي شود 1925. يا اگر بخواهيم عددي را تقسيم بر 25 كنيم، مي توانيم به جاي اين كار، آن عدد را در 4 ضرب كنيم و بعدش تقسيم بر 100 كنيم. مثلا:
۲۵÷۲۱۷ = 100÷(4*۲۱۷)
۱۰۰÷۸۶۸ = 68/8
اگر به دنبال محاسبة دقيق نباشيد و فقط بخواهيد تخمين بزنيد، مي توانيد اعداد حوالي 100 را دقيقا 100 در نظر بگيريد، مثلا به جاي 3*۳۳ كه مي شود 99 و يا به جاي 17*۶ كه مي شود 102 مي توانيد 100 در نظر بگيريد، تا محاسبه تان راحت تر شود. با اين كار تعداد آشنايانتان در دنياي اعداد، بيشتر و بيشتر مي شود.
منبع:http://www.daneshju.ir
[ بازدید : 281 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
[ چهارشنبه 12 فروردين 1394 ] 2:33 ] [ امیرحسین جعفری ]
[ ]